صفحه اصلی | صفحه منو

خانه یعنی آرامش، می فهمید؟

بی تا-آمپلی فایرها را که دیدم گفتم آماده شو بزنیم به چاک که امسال دیگر بدجوری مجهز شده اند.همسایه روبرویی ,برای بخشیده شدن گناهان یک ساله اش, سالی چند بار آوارمان می کند سر دوست وآشنا.یکی دو بار هم تذکر داده ایم که باباجان آپارتمان جای این کارها نیست و هر چیزی جایی دارد... ولی با یک لبخند «مبلوهانه» و یک ببخشید خشک و خالی, چنان لجت را درمی آورند که یا باید فحش بدهی- و البته می دانی راه به جایی نمی بری چون برحقند و تو قادر به فهم آن نیستی –و یا سرت را بیاندازی پایین و خودت را به ندیدن بزنی ودربروی.

امسال به هر کی زنگ زدم مسافرت بود ,یکی هم گفت من همه چیزم سرجای خودش است ! بقیه هم که خودشان این کاره بودند.بالاخره با کلی مصیبت یکی را پیدا کردیم و خلاصه چترمان را باز کردیم تا دوازده و نیم شب .اصرار که شب بمانید ,حتماامشب تا صبح برنامه دارند.ولی باید می رفتیم ,خودشان صبح مسافر بودند.با ترس و لرز از آسانسور بیرون آمدم,آماده انجام هر گونه عملیات انتحاری بودم اما خوشبختانه همه چیز تمام شده بود.گفت تمام شده ,اینقدر اعصاب خودت را خرد نکن ,گفتم آمپلی فایرها, این ها را چرا نبرده اند ؟می دانم, دوباره برنامه دارند.

و امشب دوباره شب از نو و آوارگی از نو.همه جا را هم فتح کرده اند .به میمنت پول های باد آورده ,همه محله ها تسخیر شده اند.دیگر فرقی نمی کند در کدام محله اید ,بی گناهی, درد است.باید روش زندگی را عوض کرد .شاید من هم سال آینده مجبور شدم دلم را تنها به یک شب خوش کنم.یک سال زمان کمی نیست.

1 نظرات:

ناشناس گفت...

زماني كه دو همكار كه بي شك سابقه همكاري با انها را داشته ام به خانه كوچك من سر مي زنند و سخن از حلاليتي مي گويند كه نمي دانم چرا بايد به دنبال ان باشم بر خود وظيفه مي دانم كه به خانه كوچكشان سر بزنم و پاسخ بگويم . ادعايي را كه مطرح كرديد نه سخن من به تنهايي است كه سخن فردي است كه به رسم امانتداري از بردن نامش خودداري مي كنم . فردي كه نان و نمكتان را خورده و بسيار بيش از يك برادر براي شما است . كاش كه به معناي واقعي كلمه هم برادر باشد كه مي دانم نيست . من نيز تنها با توجه به هشدارهاي بيكران اين برادر كه اگر نامش را ببرم مو بر اندامتان سيخ خواهد شد به دوستان هشدار دادم كه من اين مطلب را در مورد دو دوست خوب كافه تيتر شنيده ام پس مراقب باشيد .بدين ترتيب نه نياز به حلاليتي دارم كه از ان نام برده ايد چرا كه من كلامي را به صراحت بيان نكرده ام . اگر دوستانتان پيش روي شما نقاب بر صورت دارند و پشت رويتان خنجر در دست خرده بر من نگيريد .نكته ديگر انكه براي روزهايي كه جانبتان را در دعواهاي تحريريه مي گرفتم متاسفم . كاش ان روز حمايتها را مي شنيديد تا امروز با خبر چيني عده اي كه شناختنشان چندان سخت نيست بر من خرده نگيريد كار مطبوعات ايران خاله زنك بازي است پس خرده اي نمي توان گرفت كه اتخاذ مسيري ديگر چندان آسان نيست .گمان نمي كنم در جامعه اي كه خفقان و جاسوس بازي غوغا مي كند هشدار ان هم به شكل نقل قول نيازي به حلاليت داشته باشد .اميدوارم روزي در احوال گذشته خود نيز دقيق شويد او كه از وي به اسم مهربان نام برديد شما را به روزنامه اي برد كه خوب بعدها شما وي را از همان روزنامه رانديد .پايدار باشيد دوستاني كه خود را همكار معرفي كرديد اما كاش نامتان را مي نوشتيد.

ارسال یک نظر

آرشیو

درباره کافه تیتر

عکس من
ما؛ یعنی بهنام و بی تا، بعد از روزها بیکاری تصمیم گرفتیم شغل و البته علاقه خودمون رو اینجوری دنبال کنیم:کافه؛اون‌هم، تیتر. این کافه۱۵تیرماه سال ۱۳۸۶به دستور پلیس امنیت ایران پلمب شد.