فارغ از نحوه اطلاعرسانی سمیه توحیدلو درباره اجرای ۵۰ ضربه شلاق که منجر به واکنشهای متفاوتی شد، آنچه از نظر من مهمتر است، سئوالاتی است که گروهی بعد از انتشار خبر مطرح کردند. اینکه چه فرقی هست بین یک زن محجبه مسلمان و افرادی که به خاطر رابطه «نامشروع» و یا بادهنوشی شلاق میخورند؟ و یا اینکه نظر خود این بانوی مسلمان و سایر دینداران درباره صدور حکم تازیانه برای کسانی که نمیخواهند مومن و مسلمان باشند چیست؟
تا جایی که من یادم میآید سئوالاتی از این دست قبل از انتخابات و جنبش سبز به این صراحت پرسیده نمیشدند. اما حالا پیامد هر اتفاقی، سئوالاتی مطرح میشود که نمیتوان از پاسخ دادن به آنها طفره رفت.
مثلا سالها بود که کسی درباره قربانیان دهه ۶۰ حرفی نمیزد و پیگیری این مسئله محدود بود به خانوادههای کشتهشدگان. اما بعد از انتخابات، حتی رهبران جنبش هم برای موضعگیری درباره وقایع آن سالها تحت فشار قرار گرفتند.
چه ما خوشمان بیاید و چه نه، سئوالاتی از این دست در ذهن عدهای وجود دارد؛ عدهای خیلی بیشتر از آنهایی که در فضای مجازی مینویسند.
به سئوالات اساسی باید پاسخهای اساسی داد. من فکر میکنم دیگر توافق جمعی بر سر «وقتش نیست» و «مصلحت نیست» از میان رفته است.
این را از آن رو مینویسم که میبینم افرادی شجاعانه این نوع سئوالها را مطرح میکنند و سرسختانه هم بدنبال پاسخ هستند.
تا جایی که من یادم میآید سئوالاتی از این دست قبل از انتخابات و جنبش سبز به این صراحت پرسیده نمیشدند. اما حالا پیامد هر اتفاقی، سئوالاتی مطرح میشود که نمیتوان از پاسخ دادن به آنها طفره رفت.
مثلا سالها بود که کسی درباره قربانیان دهه ۶۰ حرفی نمیزد و پیگیری این مسئله محدود بود به خانوادههای کشتهشدگان. اما بعد از انتخابات، حتی رهبران جنبش هم برای موضعگیری درباره وقایع آن سالها تحت فشار قرار گرفتند.
چه ما خوشمان بیاید و چه نه، سئوالاتی از این دست در ذهن عدهای وجود دارد؛ عدهای خیلی بیشتر از آنهایی که در فضای مجازی مینویسند.
به سئوالات اساسی باید پاسخهای اساسی داد. من فکر میکنم دیگر توافق جمعی بر سر «وقتش نیست» و «مصلحت نیست» از میان رفته است.
این را از آن رو مینویسم که میبینم افرادی شجاعانه این نوع سئوالها را مطرح میکنند و سرسختانه هم بدنبال پاسخ هستند.
0 نظرات:
ارسال یک نظر