امروز كافه تيتر حال و هواي ديگري داشت دكتر معتمد تژاد ميهمان افتخاري كافه بود و حضورش شان خاصي به مجلس داد . در كنار او اقاي مير عابديني ، خانم مفيدي ، اقاي گرانپايه ، دكتر نمك دوست و روزنامه نگاران و دانشجويان حضور داشتند . دكتر معتمد نژاد از كار دشوار روزنامه نگاري سخن گفت و اظهار اميدواري كرد كه در ايندهاي نه چندان دور بتوان بر اين مشكلات فائق آمد وي وجود تشكل هاي صنفي را از مهمترين راهكارهايموثر در اينده اين حرفه دانست و افزود : تجربه ثابت كرده كه مانمي توانيم به صورت انفرادي عمل كنيم و اميدواريم كه با حمايت هاي صنفي اين رشته به حرفه اي تمام وقت تبديل شود نه اينكه شغل دوم باشد با توجه به تجربه كشور ما دريافته ايم كه ازميان نظام تشكل هاي صنفي و نظام قانوني بتوانيم كار را از طريق اصلاح قوانين پيش ببريم روزنامه نگاري تعريف خود را داشته باشد حدود و مقررات كار هم مشخص شود وي تصريح كرد: در عين حال انجمن صنفي تيز بايد كمك هاي لازم را انجام دهد تا كار سريع تر پيش رود .خانم مفيدي كار انجمن را از كافه تيتر جدا ندانست و گفت: اين موقعيت بسيار خوت است و كافه تيتر مي تواند با نشست هاي ماهانه و دعوت هايش جايي براي مطزح كردن مسايل روزنامه نگاران فراهم كند ما نيز ميتوانيم از امكانات مجلات و كتب خود به اينجا ياري برسانيم مير عابديني سادگي و بي تكلف بودن اين محيط را ستود و در دسترس بودن ، عدم ديوانسالاري ، باز بودن در كافي شاب به روي همه را از جمله ويژگي هاي بارز آن دانستاما دكتر نمك دوست با سخنان شيرينش خواستار نهادينه شدن و پاتوق شدن كافه شد و اطهار داشت : اجازه دهيم اين مكان راه خود را در پيش گيرد .... وي در ادامه حكايت زيبايي را ياد اوري كرد: روستايي اسبي بسيار زيبا و چابك داشت همه ميگفتند چه خوش شانس هستي پاسخ ميداد شايد . اسيش فرار كرد گفتند چه بد شانسي گفت: شايد بعد از چند روز اسب با گله اي از اسب بازگشت گفتند چه خوش شانسي باز گفت شايد پسرش از اسب افتاد هر دو پايش شكست باز مردم گفتند چه بدشانسي پاسخ داد شايد پس از چند روز براي جنگ به روستا آمدند پسرش را بخاطر پايش نبردند گفتند چه خوش شانسي باز پاسخ داد شايد.....بعد از اين حكايت شيرين ديگران نيز بر وجود كافه تيتر به عنوان فرصتي براي حرف زدن و درد دل كردن قشري كه گاه مورد بي مهري قرار مي گيرند اشاره كردند دكتر قندي نيز با هديه اي قابل در انتها به جمع پيوست و با لبخند گرمش اين نشست را زيبا تر ساخت .همگي اطهار اميدواري كردند كه كافه تيتر راه خود را پيدا كند و روزنامه نگاران و مردم با حضور خود اين زوج جوان را ياري دهند و در نهايت بگوييم : ما چه خوش شانس بوديم كه در اين
مكان همديگر را دوباره پيدا كرديم
منبع: وبلاگ ارتباطات
0 نظرات:
ارسال یک نظر