قرار بود با یکی از بچه های اعتماد ملی برنامه ای بگذاریم و همدیگر را ببینیم ، زنگ که زدم تا دیدارمان را اوکی کنم دیدم دارد گریه می کند و صدای قرآن می آید . عذرخواهی کرد و گفت یکی از بچه های روزنامه فوت شده شده ، باشد برای بعد .
به یاد داوود افتادم ، دلم ریخت . کی فوت شده ؟ مهران قاسمی .
باورم نمی شد ، جوان تر از این ها بود که بتوان باور کرد .به یاد پدرش افتادم که در همسایگی ماست و صبح ها که من و بهنام از خانه بیرون می رفتیم روی صندلی های محوطه نشسته بود و اعتماد ملی می خواند و سارا که در جوانی ...
خدا نصیب نکند ، صبر را که دیگر باید بدهد .
به یاد داوود افتادم ، دلم ریخت . کی فوت شده ؟ مهران قاسمی .
باورم نمی شد ، جوان تر از این ها بود که بتوان باور کرد .به یاد پدرش افتادم که در همسایگی ماست و صبح ها که من و بهنام از خانه بیرون می رفتیم روی صندلی های محوطه نشسته بود و اعتماد ملی می خواند و سارا که در جوانی ...
خدا نصیب نکند ، صبر را که دیگر باید بدهد .
10 نظرات:
مطلب زبایی بود دوست عزیز.
خوشحال می شوم به کلبه درویشی من هم سری بزنید و من را از نظرها وانتقادهای سازنده تان بهره مند کنید.
متشکرم
سپاس
دستانتان پر توان
http://masih.faradokht.com/
الهام
چهارمین جشنواره انتشارات روابط عمومی های کشور 26-28 اردیبهشت 1387 توسط انجمن متخصصان روابط عمومی برگزار می شود . نشانی اینترنتی انجمن www.prsa.ir
سلام
نه خسته!
خبر فوت "مهران" عزیز واقعا روح من را آزرد. یادش گرامی.
راستی این بلاگ دیگر به جای سایت است؟
ممنون
شاد زی مهرافزون
این گل...
همانروز که از شاخه جدا شد، مرده بود؛
پیش از آنکه از سرما یخ بزند/
سلام
مدتی بود که کافه تیتر به گوشم میخورد حتی خبر بسته شدنش را هم شنیده بودم ....
برای منی که دور از پایتختم کافه تیتر را دیدن آرزوست !!
از نویسای ما نیز دیدن کنید.
سلام
دوست دارم بیام پیشتون
...
..
.
راستی من اینجا هم می نویسم
http://www.bluelightsea.persianblog.ir
خوشحال میشم سر بزنید بهم . اما یه روز حتما میام ببینمتون
امیدوارم بزودی بیام و ببینم یک مطلب شاد نوشتی!
مجله الکترونیکی امضا ویژه ادبیات امروز ایران منشر شد ...منتشر آثار و نظرات شما هستم
چرا نمی نویسین؟ کشتین ما رو از انتظار
ارسال یک نظر